جندی شاپور (البرز)

علمی فرهنگی

 اسطوره آتش در ایران باستان.جندی شاپور البرز


واژه «آتش» در اوستا به صورت «آتر»، و در زبان پهلوی به صورت «آتور / آثور» ، «آتر» ، «آفر» و «آتش»، و در زبان پارسی به صورت «آذر» و « آدر»، و در گویش های گوناگون آن به صورت های «آتیش»، « آدیش»، « تش» و شکل های کم و بیش نزدیک به این صورت ها آمده و ثبت و ضبط شده است. ریشه این کلمه در زبان سانسکریت « آدری» بوده است و مفهوم آن زبانه و شعله آتش است و به عنوان صفت «ایزد آتش» که «آگنی» نامیده می شده، نیز به کار می رفته است. کشف آتش یکی از مهم ترین و حیاتی ترین اکتشافات تاریخ زندگی بشر بوده است و به دلیل اهمیت حیاتی این اکتشاف، و نقش بسیار مهم و زندگانی بخشی که آتش در حیات بشر باستانی ایفا می کرده، ستایش و تقدیس آتش از همان دوران باستان رواج و تداول داشته و آتش در اغلب فرهنگ های اساطیری، موجودی مقدس و متعالی یه شمار می رفته و ستایش می شده است.

در اساطیر ایران باستان، پیدایش آتش را به هوشنگ نسبت می دادند. به روایت شاهنامه فردوسی، در یکی از روزهایی که هوشنگ به شکار رفته بود، ماری بر سر راه دید و چون مار قصد حمله و آسیب رساندن به او را داشت، هوشنگ به قصد کشتن مار سنگی به جانبش پرتاب کرد. سنگ به مار برخورد نکرد، بلکه به سنگ دیگری برخورد و از این برخورد، شراره آتش جهید و آتشی پدید آمد که تا آن روزگار ناشناخته بود. هوشنگ به شکرانه و میمنت پیدایش این فروغ ایزدی، آن روز را جشن گرفت و به شادمانی و تکریم ایزدان آسمانی پرداخت و این همان «جشن سده» است که در آن ایرانیان باستان به تقدیس و ستایش آتش می پرداختند.

یکی روز شاه جهان سوی کوه ، گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز ، سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون ، ز دود دهانش جهان تیره گون
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ ، گرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ
به زور کیانی رهانید ز دست ، جهانسوز مار از جهانجو بجست
برآمد به سنگ گران سنگ خرد ، همان و همین سنگ بشکست خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ ، دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز ، پدید آمد آتش از آن سنگ باز
هر آن کس که بر سنگ آهن زدی ، ازو روشنایی پدید آمدی
جهاندار پیش جهان آفرین ، نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد ، همین آتش آن گاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی ، پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه ، همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد ، سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند سده یادگار ،بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد ، جهانی به نیکی ازو یاد کرد

نگارنده :علیرضا کیانی

بقیه در ادامه نوشتار

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:آتش, اسطوره آتش,اساطیر ایران باستان,اوستا ,ایران باستان,آتشکده ها,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 233 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , scientific.alborz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com